loading...

تیتان

من بزرگترین قَمَرِ زُحَل بودم!

بازدید : 148
چهارشنبه 27 آبان 1399 زمان : 1:39

لعنتی! همه چیز به شکل بی رحمانه‌‌‌ای سرد بود. چطور است که همیشه می‌نویسند سرد و تاریک؟ من در تاریکی‌های زیادی گرم بوده ام. قلبم نورانی بوده است. حالا هوا روشن است و چراغ‌های قلبم خاموش. کارهای زیادی قرار بود انجام دهیم. چیزهای زیادی بود که قرار گذاشته بودیم با تو تجربه کنیم. پاییز امسال فقط برای من سردتر است یا دیگران هم همینطور خیال می‌کنند؟ من دنبال حقیقت بودم ، جایی فهمیدم خریداری ندارد. میان واقعیت و تاریکی زندگی را شروع کردم. زندگی ؟ live? death? دلم ! دلم چیزهای زیادی می‌خواست.

بلاک چین در سیستم‌های پرداخت
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی